Thursday, January 20, 2011

این هم از زمستان



این هم از زمستان که این قدر منتظرش بودی . . .

قلبم را در دستانت بگیر ،

چرا که این گرما ،

هیچ وقت سهمیه بندی نخواهد شد !!!

قول می دهم !

***

همیشه به انتهای گریه که می رسم ،

صدای ساده ی فروغ از نهایت شب را می شنوم !

صدای غروب غزال ها را ،

صدای بوق بوق ِ نبودن تو را در تلفن . . .

آرام تر که شدم ،

شعری از دفاتر دریا می خوانم . . .

و به انعکاس صدایم در آیینه ی اتاق

خیره می شوم !

در برودت این همه حیرت ،

کجا مانده ای آخر ؟!

Sunday, January 16, 2011

عشق و غرور ؟




دوتا شعر اول رو احتمالاً خوندید ، اولی رو حمید مصدق گفته و دومی رو فروغ در جواب 

اون گفته ،

اما شعر سوم رو یکی دیگه از زبان سیب گفته که خیلی قشنگه . . .

شاید وصف حال خیلی از عاشقاس ، که هنوزم تو کار عشقشون موندن و نمیخوان به ،

غرورشون  نه بگن . . . ولی این عشقه که هدیه ی خداست !


مصدق

تو به من خندیدی و نمی دانستی

من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم

باغبان از پی من تند دوید

سیب را دست تو دید

غضب آلود به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز ،

سالهاست که در گوش من آرام آرام

خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

  
فروغ فرخ زاد :

من به تو خندیدم

چون که می دانستم

تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی

پدرم از پی تو تند دوید

و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه

پدر پیر من است

من به تو خندیدم

تا که با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم

بغض چشمان تو لیک

لرزه انداخت به دستان من و

سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک

دل من گفت : برو

چون نمی خواست به خاطر بسپارد

گریه تلخ تو را . . .

و من رفتم و هنوز

سالهاست که در ذهن من آرام آرام

حیرت و بغض تو تکرار کنان

می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت ؟!

  

شعر سوم : ( درد دل سیب )

دخترک خندید و

پسرک ماتش برد !

که به چه دلهره از باغچه ی همسایه ، سیب را دزدیده

باغبان از پی او تند دوید

به خیالش می خواست ،

حرمت باغچه و دختر کم سالش را

از پسر پس گیرد !

غضب آلود به او غیظی کرد ،

این وسط من بودم ،

سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم

من که پیغمبر عشقی معصوم ،

بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق

و لب و دندان ِ

تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم

و به خاک افتادم

چون رسولی ناکام ،

هر دو را بغض ربود . . .

دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت :

” ! او یقیناً پی معشوق خودش می آید  ”

پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود :

” ! مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد  ”

سالهاست که پوسیده ام آرام آرام ،

عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز . . .

جسم من تجزیه شد ساده ولی ذراتم ،

همه اندیشه کنان غرق در این پندارند :

این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت !!!

Wednesday, January 12, 2011

Nazare Bozorgan Rajebe Zanan & Mardan !!!


                                        


ازدواج با یک مرد مثل خریدن کالایی است که مدت ها مشتاقانه از پشت ویترین

 تماشایش کرده اید اما وقتی به خانه می رسید از خریدنش پشیمان می شوید !

جین کر



مرد با ازدواج روی گذشته اش خط می کشد ولی زن باید روی آینده خود خط
بکشد

سینکلر لوییس




-قبل از ازدواج ، مرد قبل از خواب به حرف هایی می اندیشد که شما گفته اید
اما بعد از ازدواج ، مرد قبل از این که شما حرف بزنید به خواب می رود !

هلن رولان




زن بدون مرد مثل يک ماهي بدون دوچرخه است ! ( :دی )
 
"گلوريا استاينم "



شوهرم گفت به فضاي بيشتري احتياج دارد ، من هم او رابه بيرون خانه
فرستادم و در را پشت سرش قفل کردم !
 
"رز آني "



پرسش : وقتي شوهرت با عصبانيت از خانه بيرون مي رود چه کار مي کني ؟
 
پاسخ : در را پشت سرش مي بندم

" آنجلا مارتين "






 مردها با يک بيماري وراثتي متولد مي شوند : روانشناسان در تعريف اين
بيماري مي گويند :
ترس از اينکه اگر به زني وابسته شوي ، مرد مجردي در جاي ديگر
 ممکن است از زندگي بيشتر از تو لذت ببرد !
 
" ديو باري "



مردها از صفت " جوان " براي زنهاي زير 18 سال و مردهاي زير 80 سال
استفاده مي کنند !!!
  
"نانسي لين دزموند "



-اگر زني رنگ شاد بپوشد رژ لب بزند ، و کلاه عجيب و غريبي سرش بگذارد ،
شوهرش با اکراه او را با خودش به کوچه و خيابان مي برد . ولي اگر کلاه
کوچکي بر سرش بگذارد و کت و دامن خياط دوز تن کند شوهرش با کمال ميل
او را بيرون مي برد و تمام مدت به زني که لباس رنگ شاد پوشيده و کلاه
عجيب و غريب سرش گذاشته و رژ لب زده است خيره مي شود !!!
 
"بالتيمور بيکن "



تنها 99 درصد مردها هستند که باعث بدنامي 1 درصد باقي مانده مي شوند !
 
" نويسنده ي ناشناس "



-
مرد مثل همان خروسي است که خيال مي کند خورشيد براي اين طلوع مي کند
که صداي قوقولي قوقوي او را بشنود

"جرج اليوت "



ما نقاط مشترک زيادي با هم داشتيم ، من عاشق او بودم و او هم عاشق خودش
 بود !!!

" شلي وينترز "



وقتي مردي به من مي گويد که مي خواهد همه ي ورق هايش را رو کند هميشه
بي اختيار به آستينش نگاه مي کنم !!!
 
" لزلي بليشا "





تا قبل از ازدواج فقط مرگ می تواند دو عاشق دلداده را ازهم جدا کند اما بعد از
 ازدواج تقریبا هرچیزی می تواند سبب جدایی آنان شود !

" سامرست موام "
مطلب خیلی جالبی بود :دی حیفم اومد همه نخوننش! ولی این دلیل نمیشه که ما
 همون یک درصد باقیمانده رو ندید بگیریم !
کلاً زنو مرد نداره ، هرکسی میتونه خوب باشه و یا برای خوب بودن تلاش کنه!
به هر حال من بی تقصیرم :دی
اسم نویسنده ها رو نوشتم که بهم سوء قصد نشه :)
مرسی

Sunday, January 9, 2011

پیش به سوی سلامتی



میگن هر روز باید یک سیب خورد چون آهن داره،

یک موز خورد چون پتاسیم داره،

دارهC پرتقال هم خورد چون ویتامین ،

و یک فنجان هم چای سبز بدون شکر نوشید  برای پیش

گیری از دیابت.


هر روز باید دو لیتر آب خورد ( بله و بعدش هم پشت سر هم رفت ب

 یعنی دوبرابره زمانی كه برای نوشیدن آب صرف کردیم !)


 باید هر روز ماست خورد برای اینکه ارگانیزممون نیاز  به

آنزيم ۱۱۴- ن   داره كه هیچکس نمیدونه چه جانوریه ولی به نظر

میرسه كه اگر یک میلیون ونیم (؟) از این آنزیمها به بدنمون نرسه

 شروع به فرسوده شدن میکنیم .


 روزی  باید یه  آسپیرین خورد برای جلوگیری از سکته و یه  گیلاس

 هم  شراب قرمز ( كه  با ز  برای جلوگیری از سکته خوبه

 ....) و یه گیلاس  هم شراب سفید كه برای سیستم اعصاب مفیده و

 یه لیوان هم آبجو كه نمیدونم برای چی چی  ????   مفیده !

 و  اگر همه اینا رو با هم بخوریم ممکنه عامل

 خونریزی  مغزی بشه ولی جای نگرانی نیست  چون  اگه پیش بیاد

 اصلا  متوجه  نمیشیم

هر روز باید کلی  سبزیجات و غلات  فیبر دار بخوریم تا 

 شاید موفق بشیم یک نخود مدفوع بکنیم؛ هر روز باید 
۴ تا

 
۶ وعده غذای  سبک بخوریم، وبدون اینکه یادمون بره 

 هر لقمه رو  صد دفه خوب بجویم . اگر حساب کتاب کنیم

  میبینیم بابت غذا  خوردن  باید  
۵ ساعت  وقت صرف کنیم...

و بعد از هر غذا باید دندون هامون رو مسواک بزنیم ، بعد از ماست و

 فیبر  خوردن هم  باید مسواک کنیم ، بعد از سیب هم مسواک

 کنیم بعد از موز هم باز مسواک کنیم ....همینطور مسواک کنیم تا

 موقعی كه

 فقط سه تا دندون تو دهنمون باقی بمونه ... در ضمن فراموش هم

 نشه كه باید بین داندانها رو نخ هم بیندازیم ، لثه هامون رو هم

 ماساژ بدیم ، آب نمک و محلول شست شوی دندان هم قرقره کنیم ....
 
 هر روز باید 
۸ ساعت بخوابیم و ۸ ساعت هم کار کنیم، به اضافه

زمان لازم برای غذا خوردن كه جمش میشه : ۲۱=۵+۸+۸  ساعت ؛

برامون

 
۳ ساعت باقی میمونه، تازه  اگر گیره ترافیک نیفتیم .
 
  بنا بر آمار  ما روزی 
۳ ساعت تلویزیون نگاه میکنیم. 

 قاعدتا ممکن نیست چون باید هر روز حد اقل نیم
ساعت هم پیاده روی کنیم ( مواظب باشید بعد
از ۱۵ دقیقه دور  بزنید و  برگردید واگر نه نیم ساعت میشه یک

ساعت ).


  باید به روابط با دوستانمون هم خیلی توجه نشون بدیم

 چون دوستان مثل گلها و گیاهان هستن و هرروز به رسیدگی و آبیاری

احتیاج دارن ! حتی  موقعی هم كه به سفر میریم،  فکر میکنم !

 در ضمن باید روزانه یکی دو تا روزنامه ، چند تا  مقاله  بخونیم و

اخبار رو هم نگاه کنیم  تا همچنان  در جریان وقایع باشیم و نقد و

انتقاد  یادمون

 نره!

 وای راستی باید روابط زناشویی مون هم هر روز انجام بدیم و برای

اینکه

  این  روابط  تکراری نشن:   باید نوآوری کنیم و ازخودمون  خلاقیت

نشون بدیم و مدام متوجه دلبری هم باشیم  !
 
 یک ساعتی رو هم باید برای نظافت و ته کشیدن ، اطو کردن، ظرف و

رخت  شستن...... واویلا اگر بچه   و بیرون بردن سگ هم جزو

برنامه  باشه .....!!!!


 خلا صه  اگه دوباره یه جمع   سرانگشتی بزنیم میرسیم به 
۲۹ ساعت

در روز.....

   پس  چاره یی نیست  و تنها راهی كه به عقل میرسه اینکه چند تا

 کار رو هم زمان با هم انجام بدیم...

  مثلا   موقع دوش گرفتن از آب سرد استفاده کنیم و دهان مون رو

باز نگه داریم تا اینطوری ۲ لیتر آب روزانه   رو خورده  باشیم.

 و  بعد  از اینکه از زیر دوش در اومدیم ، مسواک به دهان روابط

زناشوئی رو انجام دادیم  , بعد  همسرمون  به  اخبار تلویزیون نگاه

میکنه  و ما  همزمان داریم جارو  می کنیم و به چیزهایی كه

همسرمون در حال دیدن روی صفحه است و داره برای ما تعریف

میکنه هم گوش میدیم .

 یک دستمون بیکار و خالی مونده ؟

 خوب پس میتونیم به

یکی از دوستان ویا پدر ومادرمون تلفن بکنیم ، شراب 

 و آسپیرین رو هم پشت سرش بخوریم ( چون بعد از تلفن به پدر

مادرمون به آسپیرین و شراب واقعا احتیاج داریم )، ماست و سیب رو 
 میتونیم

 بدیم  همسرمون بخوره و خودمون مشغول خوردن موز بشیم ، و فردا

 برعکسش کنیم ..
 
  
۲دقیقه  آزاد برامون میمونه ، این متن رو برای دوستامون

میفرستیم (چون اونها مثل گل میمونن و باید بهشون  همواره رسید).

 فعلا میرم  تا بعد ،  چون بین ماست، سیب، آبجو، اولین لیتر آب و

سومین

 وعده غذای فیبر دار روزانه ،

دیگه حسابی گیج شدم ونمیدونم کجای کار  هستم.......باید هرچه

 زودتر خودم رو به توالت برسونم ...حتما از این فرصت استفاده میکنم

تا دندون ها رو هم مسواک کنم!

Wednesday, January 5, 2011

نفس


تمام  زندگی ام  را  گذاشته ام  ،

تا  انتهای  هر کوچه ی  بن بست ،

دری  به سوی  نور  بگشایم  . . .

اگر به  بن بست  رسیدی ،

صدایم  کن  !

من  ، 

 همچنان برای تو نفس می کشم . . . ! ! !
*
*
*
از آن  همه  ، این  همه ،

هر چه  که  هست ...

 و  یا  هر  چه  که  هستم  ،

برای  توست !

Saturday, January 1, 2011

UR LOVE . . .



من اگر روح پريشان دارم

من اگر غصه هزاران دارم

گله از بازي دوران دارم

دل گريان ، لب خندان دارم

به تو و عشق تو ايمان دارم

***

در غمستان نفسگير، اگر

نفسم ميگيرد

آرزو در دل من

متولد نشده ، مي ميرد

يا اگر دست زمان درازاي هر نفس

جان مرا ميگيرد

دل گريان ، لب خندان دارم

به تو و عشق تو ايمان دارم

***

من اگر پشت خودم پنهانم

من اگر خسته ترين انسانم

به وفاي همه بي ايمانم

دل گريان ، لب خندان دارم

به تو و عشق تو ايمان دارم